وبلاگ ناهیدوبلاگ ناهید، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

در جست و جوی یک رویا

4 اسفند 93

به سمت آرامش برو به سمت مهربانی برو به سمت عشق برو به سمت ایمان برو امروز رو ترک کن امروز میگذره امروز تموم میشه به سمت لطف و برکت برو بزار ما وارد تاریکی بشیم  نمیترسیم تنها نیستیم بزار امید با کمی لذت با خیال آسوده به خونه برسه ..... ( برگرفته از فیلم خاطرات یک خون آشام فصل 6 ) ناهید نوشت : گذر لحظه های زیبای این روزها به سرعت باد است زمستان آرام و پاک در حال گذر است و من میخواهم در این لحظه های زیبا قشنگترین ثانیه ها را بسازم ، ثانیه هایی که حالا ارزششان را خوب میفهمم . حالا میفهمم که زندگی ام یک موهبت الهی است . خدایا شکرت . امروز 4 اسفند 1393 است . نمی دانم چرا هنوز هم این تاریخ به ی...
4 اسفند 1393

زمستانه

خدای پاک من : کجای جهان زیباتر از خانه من و تو فرشته های دوست داشتنی در دامان ما خدای پاک من : کجای جهان زیباتر از دامن مادر ، بوی پدر و طعم خوش زندگی خدای پاک من : کجای جهان زیباتر از داشتن یک سقف از بوی باران و دیواری از رنگ آسمان .... خدای مهربان و پاکم دوستت دارم .... ناهید نوشت : خدای پاک و مهربان من ، باز هم زمستانی دیگر از راه آمده است و من هزاران بار بیشتر از همیشه ممنون توام و به شکرانه مهربانی ات شادمانه و پر از عشق قدم بر میدارم در زمستانی دیگر و نفس میکشم و سرمای پاک و سپیدش را با همه جانم احساس میکنم . زمستان زیبایی که فصل عشق من است ، فصل خاطرات رنگارنگی که هنوز هم رنگ خاطراتش برایم به رنگ شاد اح...
10 دی 1393

حال زندگی

هـر روز که از خواب بــيدار ميشوم ... مي بينم هــنوز امروز است؛ و فردا نيامده است ... فـردا واژه اي بيش نيست ... هر چه که هست امروز است ... ناهید نوشت : این روزها هوای زندگی خوب است ، آفتابی همراه با آسمانی پر از آبی های زیبا در کنار ابرهای سفید که گاه گاهی از گوشه و کنار پیداست . شب می آید و می رود اما با بهترین همراهانش ، با ستاره ها و مهتاب . بادها به نسیمی خنک و ملایم تبدیل شده اند . درختان آرام آرام در حال سبز شدن هستند . گاه گاهی بوی بهار می آید . شاید که بهار زندگی در راه است ..... دیگر خبری از طوفان نیست . شاید که برای همیشه رفته باشد و شاید که بهار زندگی در راه است ..... و خدا هم مثل همیشه در همین حوالیست . ناظ...
20 مهر 1393

روزهای مردادی

نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچ یک از مردم این آبادی .... به حباب نگران لب یک رود قسم ، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت ..... غصه هم میگذرد ..... آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند ..... لحظه ها عریانند .... به تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز ...... ناهید نوشت : شاید گاهی چیزی باید از درون شکسته شود تا از درون آن چیز با ارزشی متولد شود ، مثل نوزادی که از یک مادر متولد میشود و یا مرواریدی که از دل یک صدف بیرون می آید ......و شاید گاهی دلی باید شکسته شود تا از درون آن چیزی متولد شود ..... چیزی مثل یک حس پاک ، حسی پاکتر از گذشته ، چیزی مثل عشق ، عشقی خالص و ناب و بدور از رنگ و ریا برای معبود و شاید همه اینها ...
29 مرداد 1393

فصل جیرجیرکها

دل آدم ...چه گرم مي شود گاهي ساده ، به يک دلخوشي کوچک ... به يک احوالپرسي ساده ... به يک دلداري کوتاه ... به يک "تکان سر"يعني تو را مي فهمم ... به يک گوش دادن خالي ، بدون داوري ! به يک همراهي شدن کوچک ... به حتي يک همراهي کردن ممتد آرام ... به يک پرسش :"روزگارت چگونه است ؟ " به يک دعوت کوچک به صرف يک فنجان قهوه ! به يک وقت گذاشتن براي تو ... به شنيدن يک "من کنارت هستم "... به يک هديه ي بي مناسبت ... به يک" دوستت دارم "بي دليل ... به يک غافلگيري :به يک خوشحال کردن کوچک ... به يک نگاه ... به يک شاخه گل ... دل آدم گاهي چه شاد است ... به يک فهميده شدن در...
3 تير 1393

برای پدرم

 زنـــــــــــــــــدگی بار گرانی ست که بر پشت پریشانی توست؛ کار آسانی نیست نان درآوردن و غم خوردن و عاشق بودن؛ پـــــــــــــــــدرم کمرم از غم سنگین نگاهت خَم باد "پدر صبور و مهربونم عاشقانه دوستت دارم . روزت مبارک ." ...
22 ارديبهشت 1393

برای مادرم

مادر! درستایش دنیای پرمهرت ، ترانه ای از اخلاص خواهم سرود وگلدسته ای از مهر بر گردنت خواهم آویخت. شکوه عشق را در زمزمه های مادرانه ات می یابم وانگیزه خلقت را از قلب پرمهرت می خوانم. ایمانم از دعای توست وخدایم را از زبان تو شناخته ام ، عبادت را تو به من آموخته ای ، مادر! ای الهه مهر. مادرم ! به پاس آنچه به من داده ای ، به ستایش محبتهای بی اندازه ات ، و به وسعت همه خوبیهایت دوستت دارم . مادرم ، ای شمع همیشه روشن زندگی ام روزت مبارک ..... ...
31 فروردين 1393