فصل عاشقانه های سپید
بعضی روزها , حال آدم یک جور عجیبی خوب است خوب که میگویم نه اینکه مشکل نباشد ها نه !! خوب یعنی خدا دستش را میگیرد , مقابل غم ها . . . میگوید "امروز بنده ام باید خوشحال باشد ، سراغش نیایید " و تو هی ذوق میکنی , از خوشی های کوچک زندگی ات ! از اتفاقاتی که انتظارش را نداری و میشود ! گفتم انتظار ، یادم آمد هر روزی که بی انتظارو شاکر چشم گشودم "حالم خوب بود " خوب که میگویم نه اینکه به تمام آرزوهایم رسیده باشم ها ! . نه ! خوب یعنی خدارا رأس آرزوهایم قرار دادم و همه چیز را به او سپردم . . . ناهید نوشت : دوباره زمستان و دوباره فصل عاشقانه...
نویسنده :
ناهید
9:25