دوست داشتن در مقابل استفاده کردن
زمانیکه مردی در حال پولیش کردن اتوموبیل جدیدش بود کودک 4 ساله اش تکه سنگی را برداشت و بر روی بدنه اتومبیل خطوطی را انداخت. مرد آنچنان عصبانی شد که دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محکم پشت دست او را زد بدون آنکه به دلیل خشم متوجه باشد که با آچار پسرش را تنبیه نموده. در بیمارستان به سبب شکستگی های فراوان چهار انگشت دست پسر قطع شد . وقتی که پسر چشمان اندوهناک پدرش را دید از او پرسید " پدر کی انگشتهای من در خواهد آمد "! آن مرد آنقدر مغموم بود که هیچی نتوانست بگوید به سمت اتومبیل برگشت و چندین بار لگد به آن زد . حیران و سرگردان از عمل خویش روبروی اتومبیل نشسته بود و به خطوطی که پسرش روی آن انداخته بود نگاه م...
نویسنده :
ناهید
9:56